سلام ‌بچه‌ها‌انشا‌تضاد‌معنای‌‌‌دوستی‌دشمنی ‌برام‌بفرستین‌فردا‌امتحان‌دارم‌‌‌،معرکه‌میزنم

مقدمه: دوست خوب مانند یک گل خوشبو است که بوی خوشش همه جا را پر می کند و همه می توانند از آن استفاده نمایند. گاهی داشتن یک دوست نادان از دشمن دانا بدتر است. زیرا دوست نادان بیشترین ضربه را به فرد وارد می کند. بدنه: دوست خوب یک راهنما و مشاوری عالی است که موجب آرامش درونی می گردد. مانند گرمای ملایم خورشید است که در یک صبح سرد پاییزی کم کم تن انسان را نوازش می کند. لیوانی آب خنک که در بحران کویر حال انسان را عالی می کند یا چتری در یک روز بارانی که لباس خوبی هم به تن نداشته باشی، دوستی که از روی آگاهی انتخاب شود، یک راهبر خوب و یا یک گنج است که نقشه راه بهتر زیستن را به فرد آموزش می دهد. در مقابل اگر از روی بی توجهی و نادانی دوستی ناباب پیدا کنیم، همه زندگی ما بر باد رفته و مانند پسرنوح راه و مسیر زندگی را گم می کنیم. پسر نوح با دوستان ناباب نشست و در روزی که طوفان عظیم برپاشد، در کشتی نوح جایی نداشت و در میان سیل و طوفان غرق شد. دوست خوب یک چراغ است و دشمن همان باد تندی است که چراغ را خاموش کرده و ما را در تاریکی و تنهایی رها می کند. دوست خوب همان سایه خنکی است که در اوج گرمای تابستان موجب خوشحالی می گردد. در مقابل اگر دشمنی دانا داشته باشیم، باید دست از دشمنی برداریم و تلاش کنیم که به توانایی ها ی خویش بیافزاییم. نتیجه گیری: دوست خوب و امین همراه زندگی است و دشمن دانا هم به نوعی موجب پیشرفت می گردد. پس همیشه سعی کنیم بر دوستان خود بیافزاییم و دشمنان خود را کاهش دهیم. دوست فراوان چراغ زندگی است و یک دشمن هم موجب اضطراب و نگرانی می گردد.